اولین بهترین۹۴من اینه که فردامیرم پیش امام رضا جونم.....
خیلی خوشحالم :-)
فقط دارم لحظه شماری می کنم برسم حرم...
دعاگوی همه هستم.
آقای شهاب مرادی توبرنامه ایینه خانه گفتن
بیایدسبک دعاکردنمون مثل حضرت زهراباشه،
حضرت هیچ وقت برای خودشون دعانمی کردن
وهمیشه دعاشون برای دیگران بود.
منم امسال این روش روانتخاب کردم
توراه اسم هرکسیوکه میشناسم میخام بنویسم
وقتی رفتم روبه روی حرم براشون دعاکنم....
من اسم بعضی ازدوستانواینجانمیدونم
همون اسم وبلاگ روبگم امام رضا خودش میشناسه دیگه،نه؟؟! :-)
کتاب رابازمی کنم.
چشمم رامیان سطرهامی گردانم وانبوه واژه هادرسرم رژه می روند.
ناگهان واژه ای راپیدامی کنم که انگارباهمه متفاوت است.
خوب نگاه می کنم...اشتباه شده؛یک اشتباه حروف نگاری.
گم شدن راکم شدن نوشته اند.
ًًٌٌٍ
فرض کن آمده ای گوشه ای اردوبزنی
تاسری ساده به آن ضامن آهوبزنی
می روی زیررواقش بنشینی اما
دردلت شوق عجیبیست که زانوبزنی
لرزشی آمده،افتاده به جانت یعنی
تازه وقتش شده کم کم به رضاروبزنی
می روی گوشه ی دنجی که کسی بونبرد
درخودت باجگری سوخته سوسوبزنی
می شوی خادم خوبی که خدامی داند
عشقت این است که یک مرتبه جاروبزنی...