آدم برفی

3شنبه....

پایان

تواین سه روزی که تنهابودم دوچیزفهمیدم:

1:چه دستپختی دارم(تعریف ازخودنباشه)

2:تنهایی نمی تونم درس بخونم ،حتمابایدوسط جمع باشم تاتمرکزکنم!

امتحان فقه روافتضاح دادم

ساعت8شروع بود

8و30برگمودادم حوصله نداشتم بنویسم...

تا10توخیابون راه رفتم 

امروزمامانم اینامیان.

 

14روزتاشروع مجددمن باقی ست...

کارسخت....

ازخدابرگشتگان راکارچندان سخت نیست

سخت کارمابود،کزماخدابرگشته است...

تنهای تنهای تنها....

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بغض

ایام غمبار

درسکوتی سردشاهدپرپرشدن جزوه های نخوانده ایم 

ودرسوگشان تاپاسی ازشب بیدارمی مانیم وبرسرمیزنیم؛

باشدکه خداونددرپاس کردن مارایاری فرماید...

ایام غمبارامتحانات تسلیت.....

شیرینِ آدمها...

وقتی به اطرافم نگاه می کنم،انبوه آدمهایی رامی بینم

که دِین شان برگردن من است.

یاری ام کرده اندوآفتاب حضورشان،سایه ی تنهایی ام بوده است.

من هم بادیگرانی که شناخته یانشناخته ام،مهربان بوده ام.

مهربان بوده ام تاشاید"تو"،که مهربانترین همراز منی،

به حرمت مهربانی باآدمها-که بندگان تواند-مرامهمان حصارمهربانی ات کنی.

...امامن،هرگزنتوانسته ام باکسی که مهرش راازمن دریغ می کند، مهربان باشم.

یاری ام کن،تاچنان که توتلخ وشیرین آدمها،شیرینی،من نیز باشم.

ازمفهوم سوره بقره آیه های278تا281

سیدمحمدسادات اخوی

همین.....

من احساس می کنم

که نشسته ام

وزمان رامی نگرم

که می گذرد....

همین

و

همین...

+