بودنی درخلوت من....

بودنی درخلوت من....

"هیچ گاه" بخاطر"هیچکس" دست ازارزش هایم نمی کشم....

شادی روح

"شهیدخیرمحمدسیاوشی"

و"شهیدشیرمحمدسیاوشی"

دایی های عزیزم ،وهمه شهدای اسلام....صلواات

کانالم 👇
@roooohoreyhan

۱۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۸
اسفند ۹۳

                                                                                 سال نو پیشاپیش مبارک 

امیدوارم سالی پرازخوشی وسلامتی

 درانتظارتون باشه.... 


۲۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۶
کمی بودن ...
۲۶
اسفند ۹۳


000000000                                 پستمان نمی اید..... 

۱۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۲۶
کمی بودن ...
۲۴
اسفند ۹۳

موافقین ۱۵ مخالفین ۳ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۹
کمی بودن ...
۲۲
اسفند ۹۳

اگه مایلید 

بدترین خاطره 

وبهترین خاطره 

سال ۹۳

ویک جمله به عنوان خاطره 

بنویسید... 

۴۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۴۴
کمی بودن ...
۲۱
اسفند ۹۳

۲۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۲
کمی بودن ...
۱۶
اسفند ۹۳

۲۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱ ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۰۹
کمی بودن ...
۱۵
اسفند ۹۳


۱۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۱ ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۲۹
کمی بودن ...
۱۰
اسفند ۹۳

ای زندگی برداردست ازامتحانم

چیزی نه میدانم نه میخواهم بدانم

دلسنگ یادلتنگ!چون کوهی زمینگیر

ازآسمان دلخوش به یک رنگین کمانم

کوتاهی عمرگل ازبالانشینی ست

اکنون که می بینندخوارم، درامانم

دلبسته ی افلاکم وپابسته ی خاک

فواره ای بین زمین وآسمانم

آن روزاگرخودبال خودرامی شکستم

اکنون نمی گفتم بمانم یانمانم؟!

قفل قفس باز وقناری هاهراسان

دل کندن آسان نیست!آیامی توانم؟!

فاضل نظری

 

+مخصوص کافه54


00000000000000

 

۳۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۵۲
کمی بودن ...
۱۰
اسفند ۹۳

روزحدوث حادثه ی آفرینشم

چشم چه بسته بودبه دنیای سرکشم

تاپاگرفتم ازکرمِ کردگارخود

نام "محدثه"بنهادم تبارخود

بعدازحدوث،گفت اذان،پیرمخلصم

درگوش های تشنه یِ بی تابِ حافظم

گشتم کنیزِفاطمه دختِ رسول دین

بیخودزخودشدم به همین نام،اینچین

نامم محدثه چونهادندبایقین

باکسرِدال وضمه ی میم ودلی چنین

آمدبه رقص دربرِمن ازطرب چودید

ازدستِ کودکی دل دیوانه ام رمید

دل خودبه روزگارجوانی کباب گشت

موی سپیدمن نمکی برشباب گشت

ازدردپهلوی گل یاس ودلِ کبود

حالم چنین نبودوچنان،حالی ام نبود

بهرعلاج می کشم این دردکهنه را 

عالم خجل شوندهمی اهل فتنه را 

پرسدطبیب درددلم را،چه گویمش؟

بادردیار،مرحمتی راچه جویمش؟

من ازدل ودل ازمن دیوانه می گریز 

دیوانه راببین،عجب ازخانه می گریز 

ازبس گریست چشمه ی چشمم زهجریار 

سیل سرشک من،زدل آسمان ببار 

یارب چه چشمه ایست محبت؟که من ازآن 

یک قطره آب خوردم ودریاشدم چنان 

القصه گویمت چنان وصف وشرح حال 

پاسخ دهدهمی به تمامی سوال 

آن خال هاشمی که نگارم به رو زده 

منت خدای  راکه نکوبرنکوزده 

هان ای محدثه! گذرازاهل غم مکن 

عاشق بمان به آل عبا،مهرکم مکن... 


سپاس ازشاعرگرامی 



امروزیهویی:


yyyuuu

۳۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۶
کمی بودن ...
۰۸
اسفند ۹۳




888888888



دیگه راستی راستی دارم میترسم.

اول اولِش نمی ترسیدم،فقط نگران بودم ودِلِی-دِلِی می کردم.

گاهی نگران می شدم وگاهی حس می کردم برام مهم نیست

اماحالا،درست همین لحظه که دارم باشماحرف میزنم،

راستی راستی می ترسم .

ازاین که همه میگن روز"ظهور"شما،روشن ترین روزدنیاست

وهمه آدماجمع میشن تااسمشون رو توی این اتفاق بزرگ بنویسن.

جمع میشن تایادگاری ازخودشون روتوی این دفترگل بذارن.

نکنه....نکنه اون روز،تنبلی،من روبه تماشاچی ساده تبدیل کنه و

به هیچ دردشمانخورم....؟!

سیدمحمدسادات اخوی

 000000000


من معتقدم که عشق سرخواهدزد...

 

+مخصوص امام زمانم(عج)

 

۲۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۵
کمی بودن ...